شاخه ها دائم عبادت میكنند

شاخه ها دائم عبادت میكنند
خالق خود را اطاعت میكنند

قصه ای زیباست ،مرگ و زندگی
فصلها آن را حكایت میكنند

مرگ را هر ساله از جان میخرند
عاشقی ، تا بی نهایت میكنند

در پی هم فصلها در یك صف اند
نظم را گویی رعایت میكنند

فصل تابستان هوای چشمه هاست
برگها آنجا طهارت میكنند

هر زمستان شاخه ها بی برگ و بار
صبر را گویی حكایت میكنند

چون خزان وقت هبوط برگهاست
شاخه ها گاهی شكایت میكنند

مهر ،محراب دعا و بندگی است
عاشقان، آنجا زیارت میكنند

دلبری زیباست ،بانوی بهار
فصلها بر او حسادت میكنند

شاخه ها با گردش چرخ فصول
عشـــق را گویی روایت میكنند