فردوسی
بیا تا جهان را بـه بد نـسپـریم
به کوشش همه دستِ نیکی بَریم
نباشد همی نیک و بد پایدار
همـان به که نیکی بود یادگار
همـان گنجِ دنـیا و کاخِ بلنـد
نخواهد بُدن مر تـو را سودمند
سخن مانَد از تو همی یادگار
سخن را چنین خوار مایه مدار
فریـدونِ فرّخ فرشتـه نـبود
ز مُشک و ز عَنبر سرشته نبود
به داد و دهِش یافت این نیکویی
تو داد و دهِش کن فریدون تویی
(حکیم ابوالقاسم فردوسی)
+ نوشته شده در جمعه بیست و هفتم دی ۱۳۹۲ ساعت 10:57 توسط مسعود فرمهینی
|